معنی فارسی nonsawing
B1عدم برش، وضعیت یا فعالیتهایی که به برش چوب یا مواد مشابه نیاز ندارند.
Relating to tasks or activities that do not involve sawing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ابزار برای کارهای غیر برش در خانه طراحی شده است.
مثال:
The tool was designed for nonsawing tasks around the house.
معنی(example):
آنها بر روی فعالیتهای غیر برش در طول پروژه ساخت و ساز متمرکز شدند.
مثال:
They focused on nonsawing activities during the construction project.
معنی فارسی کلمه nonsawing
:
عدم برش، وضعیت یا فعالیتهایی که به برش چوب یا مواد مشابه نیاز ندارند.