معنی فارسی nonsecluded
B1به مناطقی که پنهان یا دورافتاده نیستند اشاره دارد.
Not hidden or secluded; open and accessible.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پارک غیرمخفی است و به همین دلیل برای خانوادهها محبوب است.
مثال:
The park is nonsecluded, making it popular for families.
معنی(example):
او مناطق غیرمخفی را ترجیح میداد جایی که بتواند با افراد جدید ملاقات کند.
مثال:
He preferred nonsecluded areas where he could meet new people.
معنی فارسی کلمه nonsecluded
:
به مناطقی که پنهان یا دورافتاده نیستند اشاره دارد.