معنی فارسی nonsecludedly
B1بهطور غیرمخفی و باز، بدون ارتباطات مخفی و دور از آینده.
In a manner that is open and not secluded.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها بهطور غیرمخفی زندگی میکردند و از همراهی همسایگان لذت میبردند.
مثال:
They lived nonsecludedly, enjoying the company of neighbors.
معنی(example):
جشنواره بهطور غیرمخفی در میدان شهر برگزار شد.
مثال:
The festival was organized nonsecludedly in the town square.
معنی فارسی کلمه nonsecludedly
:
بهطور غیرمخفی و باز، بدون ارتباطات مخفی و دور از آینده.