معنی فارسی nonspalling
B1به موادی اشاره دارد که در برابر پوستهپوسته شدن مقاوم هستند.
Not susceptible to spalling; resistant to flaking.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بتن غیرپوستهپوسته برای ساختوساز عالی بود.
مثال:
The nonspalling concrete was perfect for the construction.
معنی(example):
استفاده از مواد غیرپوستهپوسته دوام را افزایش میدهد.
مثال:
Using nonspalling materials increases durability.
معنی فارسی کلمه nonspalling
:
به موادی اشاره دارد که در برابر پوستهپوسته شدن مقاوم هستند.