معنی فارسی nonspatial
B1غیرفضایی به مفهومی اطلاق می‌شود که به موقعیت یا نحوه قرارگیری اشیاء در فضا ارتباطی ندارد.
Not related to or dependent on physical space or the arrangement of objects in space.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی معمار غیرفضایی بود و بر کارایی تمرکز داشت.
مثال:
The architect's design was nonspatial and focused on functionality.
معنی(example):
استدلال غیرفضایی شامل درک بدون فضای فیزیکی است.
مثال:
Nonspatial reasoning involves understanding without physical space.
معنی فارسی کلمه nonspatial
:
غیرفضایی به مفهومی اطلاق می‌شود که به موقعیت یا نحوه قرارگیری اشیاء در فضا ارتباطی ندارد.
