معنی فارسی nonspatiality
B1غیرفضایی بودن به وضعیت یا ویژگیی اشاره دارد که در آن مکان یا فضا در نظر گرفته نمیشود.
The quality or state of being nonspatial or not related to physical dimensions.
- NOUN
example
معنی(example):
مطالعه غیرفضایی میتواند بینشهایی در مورد تفکر انتزاعی ارائه دهد.
مثال:
The study of nonspatiality can provide insights into abstract thinking.
معنی(example):
غیرفضایی در مفاهیم خاص فیزیک نظری بسیار مهم است.
مثال:
Nonspatiality is crucial in certain theoretical physics concepts.
معنی فارسی کلمه nonspatiality
:
غیرفضایی بودن به وضعیت یا ویژگیی اشاره دارد که در آن مکان یا فضا در نظر گرفته نمیشود.