معنی فارسی nonspiritually
B1به معنای عدم درنظر گرفتن باورها و اصول معنوی در رفتار یا تفکر است.
In a manner that lacks spiritual consideration or influence.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به وضعیت غیرواماندید نزدیک شد و فقط بر حقایق تمرکز کرد.
مثال:
He approached the situation nonspiritually, focusing only on the facts.
معنی(example):
بحث به صورت غیرواماندید برگزار شد، بدون هیچ اشارهای به اعتقادات.
مثال:
The discussion was carried out nonspiritually, without any reference to beliefs.
معنی فارسی کلمه nonspiritually
:
به معنای عدم درنظر گرفتن باورها و اصول معنوی در رفتار یا تفکر است.