معنی فارسی nonsubsiding
B1به وضعی اطلاق میشود که در آن سطح یا وضعیت یک منبع ثابت و قابل پیشبینی باقی میماند.
Referring to a situation where a resource or level does not decrease or subside.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دریاچه غیر فرونشست است و سطح خود را در طول سال حفظ میکند.
مثال:
The lake is nonsubsiding, maintaining its level year-round.
معنی(example):
مناطق غیر فرونشست میتوانند منابع پایداری را فراهم کنند.
مثال:
Nonsubsiding areas can provide stable resources.
معنی فارسی کلمه nonsubsiding
:
به وضعی اطلاق میشود که در آن سطح یا وضعیت یک منبع ثابت و قابل پیشبینی باقی میماند.