معنی فارسی nonsustaining

B1

غیر پایدار، به حالتی اشاره دارد که در آن هیچ تأثیری برای ادامه یا نگهداری وجود ندارد.

Not able to maintain or support; lacking in sustainability.

example
معنی(example):

تلاش غیرمستمر تیم در طول بازی واضح بود.

مثال:

The nonsustaining effort of the team was evident during the game.

معنی(example):

ما به شیوه‌های غیرمستمر نیاز داریم تا رشد موقتی را تضمین کنیم.

مثال:

We need nonsustaining practices to ensure growth is temporary.

معنی فارسی کلمه nonsustaining

: معنی nonsustaining به فارسی

غیر پایدار، به حالتی اشاره دارد که در آن هیچ تأثیری برای ادامه یا نگهداری وجود ندارد.