6666666666 معنی nonsystematic به فارسی | مترجم هوش‌مصنوعی

معنی فارسی nonsystematic

B1

غیرسیستمی به معنای عدم پیروی از سیستم یا ساختار مشخص است و به رویکردهایی اشاره دارد که بر مبنای نظم مشخصی نیستند.

Not organized or structured in a systematic manner; lacking a clear plan.

example
معنی(example):

رویکرد او در حل مشکلات غیرسیستمی است و اغلب منجر به سردرگمی می‌شود.

مثال:

His approach to solving problems is nonsystematic and often leads to confusion.

معنی(example):

یک روش غیرسیستمی گاهی می‌تواند خلاقانه‌تر باشد.

مثال:

A nonsystematic method can sometimes be more creative.

معنی فارسی کلمه nonsystematic

: معنی nonsystematic به فارسی

غیرسیستمی به معنای عدم پیروی از سیستم یا ساختار مشخص است و به رویکردهایی اشاره دارد که بر مبنای نظم مشخصی نیستند.