معنی فارسی nontraditionalist
B2غیر سنتیگرایی به افرادی اطلاق میشود که از آداب و رسومات و روشهای عرفی جلوگیری میکنند.
A person who rejects traditional norms and embraces alternative practices.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک غیر سنتی، او اغلب به هنجارهای تثبیت شده سؤال میکند.
مثال:
As a nontraditionalist, she often questions established norms.
معنی(example):
غیر سنتیها ممکن است ایدهها و شیوههای جدیدی را بپذیرند.
مثال:
Nontraditionalists may embrace new ideas and practices.
معنی فارسی کلمه nontraditionalist
:
غیر سنتیگرایی به افرادی اطلاق میشود که از آداب و رسومات و روشهای عرفی جلوگیری میکنند.