معنی فارسی nonvalue
B1غیرمفید به چیزی اطلاق میشود که هیچ ارزشی ندارد یا کمارزش است.
Something that lacks value or importance.
- NOUN
example
معنی(example):
این کالا توسط خردهفروش به عنوان یک محصول غیرمفید طبقهبندی شد.
مثال:
The item was categorized as a nonvalue product by the retailer.
معنی(example):
وظایف غیرمفید میتوانند اغلب زمان را در سازمانها هدر دهند.
مثال:
Nonvalue tasks can often waste time in organizations.
معنی فارسی کلمه nonvalue
:
غیرمفید به چیزی اطلاق میشود که هیچ ارزشی ندارد یا کمارزش است.