معنی فارسی nonvarious

B1

غیرمتنوع به معنای عدم وجود تنوع در انواع یا ویژگی‌ها در یک زمینه است.

Not characterized by variety; uniform.

example
معنی(example):

اجزای غیرمتنوع پروژه به طور یکپارچه کار کردند.

مثال:

The project's nonvarious components worked seamlessly together.

معنی(example):

سبک غیرمتنوع او هنر او را قابل شناسایی کرد.

مثال:

His nonvarious style made his art recognizable.

معنی فارسی کلمه nonvarious

: معنی nonvarious به فارسی

غیرمتنوع به معنای عدم وجود تنوع در انواع یا ویژگی‌ها در یک زمینه است.