معنی فارسی nonvocalization
B1حالت یا ویژگی عدم تولید صدا؛ ارتباط بدون استفاده از صدا.
The action or condition of not vocalizing; communicating without sound.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی از حیوانات دریایی عدم تولید صدا را نشان میدهند و از طریق حرکات بدنی ارتباط برقرار میکنند.
مثال:
Some marine animals exhibit nonvocalization, communicating through physical gestures.
معنی(example):
عدم تولید صدا میتواند برای گونههایی که به سیگنالهای بصری وابستهاند، حیاتی باشد.
مثال:
Nonvocalization can be critical for species that rely on visual signals.
معنی فارسی کلمه nonvocalization
:
حالت یا ویژگی عدم تولید صدا؛ ارتباط بدون استفاده از صدا.