معنی فارسی nonvocally
B1غیرکلامی، به معنای انتقال پیام یا احساس بدون استفاده از کلمات است.
In a manner that does not involve spoken language.
- ADVERB
example
معنی(example):
او احساسات خود را به طور غیرکلامی از طریق حرکاتش بیان کرد.
مثال:
She expressed her feelings nonvocally through her gestures.
معنی(example):
بازیگران در فیلم صامت به طور غیرکلامی ارتباط برقرار کردند.
مثال:
The actors communicated nonvocally in the silent film.
معنی فارسی کلمه nonvocally
:
غیرکلامی، به معنای انتقال پیام یا احساس بدون استفاده از کلمات است.