معنی فارسی norseled

B1

نورسِلْد، نوعی زبان که ویژگی‌های خاص خود را دارد.

A language with distinctive traits often connected to specific cultures.

example
معنی(example):

زبان نورسِلْد ویژگی‌های منحصر به فرد زیادی دارد.

مثال:

The norseled language has many unique features.

معنی(example):

من زبان نورسِلْد را مطالعه کردم تا زمینه تاریخی آن را درک کنم.

مثال:

I studied norseled to understand its historical context.

معنی فارسی کلمه norseled

: معنی norseled به فارسی

نورسِلْد، نوعی زبان که ویژگی‌های خاص خود را دارد.