معنی فارسی norway

A2

کشوری در شمال اروپا که به خاطر طبیعت زیبا و تاریخی پر از وایکینگ‌ها شناخته می‌شود.

A country in Northern Europe known for its stunning natural landscapes and Viking history.

example
معنی(example):

نروژ به خاطر فیوردهای زیبا شناخته شده است.

مثال:

Norway is known for its beautiful fjords.

معنی(example):

بسیاری از توریست‌ها در تابستان به نروژ سفر می‌کنند.

مثال:

Many tourists visit Norway during the summer.

معنی فارسی کلمه norway

: معنی norway به فارسی

کشوری در شمال اروپا که به خاطر طبیعت زیبا و تاریخی پر از وایکینگ‌ها شناخته می‌شود.