معنی فارسی norwards
B1به سمت شمال، شکل جمع از norward.
Towards the north; plural form of norward.
- ADVERB
example
معنی(example):
کشتی به سمت شمالی دریا حرکت کرد.
مثال:
The ship sailed norwards across the sea.
معنی(example):
او به سمت شمالی اشاره کرد تا راه را نشان دهد.
مثال:
He pointed norwards to show the way.
معنی فارسی کلمه norwards
:
به سمت شمال، شکل جمع از norward.