معنی فارسی norward
B1به سمت شمال، در جهت شمالی به کار میرود.
In the direction of the north.
- ADVERB
example
معنی(example):
مسیر به سمت شمالی به سوی جنگل میرود.
مثال:
The path leads norward through the forest.
معنی(example):
ما به سمت شمالی به مدت چند ساعت سفر کردیم.
مثال:
We traveled norward for several hours.
معنی فارسی کلمه norward
:
به سمت شمال، در جهت شمالی به کار میرود.