معنی فارسی not-being

B1

عدم وجود به معنای حالتی است که در آن چیزی یا کسی وجود ندارد، که می‌تواند احساسات عمیق‌تری را ایجاد کند.

A philosophical or existential state where one does not exist or is absent, often reflecting deeper emotional or psychological concepts.

example
معنی(example):

عدم وجود عشق را می‌توان زمانی که فرد احساس تنهایی می‌کند، حس کرد.

مثال:

The not-being of love can be felt when one feels lonely.

معنی(example):

عدم وجود خود معمولاً منجر به درون‌نگری و خودیابی می‌شود.

مثال:

Not-being often leads to introspection and self-discovery.

معنی فارسی کلمه not-being

: معنی not-being به فارسی

عدم وجود به معنای حالتی است که در آن چیزی یا کسی وجود ندارد، که می‌تواند احساسات عمیق‌تری را ایجاد کند.