معنی فارسی nubbles

B1

نبلزها، گره‌های کوچک یا برجستگی‌های سطحی بر روی یک ماده هستند که معمولاً به آن بافت یا ظاهری خاص می‌بخشند.

Small knots or bumps on a surface that add texture.

verb
معنی(verb):

To beat or bruise with the fist.

example
معنی(example):

نبلزهای پارچه باعث می‌شد که آن احساس نرمی کند.

مثال:

The nubbles on the fabric made it feel soft.

معنی(example):

او نبلزهای سویشرت را دوست داشت.

مثال:

She loved the nubbles on the sweater.

معنی فارسی کلمه nubbles

: معنی nubbles به فارسی

نبلزها، گره‌های کوچک یا برجستگی‌های سطحی بر روی یک ماده هستند که معمولاً به آن بافت یا ظاهری خاص می‌بخشند.