معنی فارسی nubas

B1

نوعی اصطلاح که به برآمدگی‌ها یا ویژگی‌های خاص اشیاء اشاره دارد.

A term referring to distinctive features or bumps on objects.

example
معنی(example):

برآمدگی‌های اسباب‌بازی‌ها به عنوان ویژگی‌های حسی برای کودکان عمل می‌کند.

مثال:

The nubas of the toys serve as sensory features for children.

معنی(example):

کلکسیون او شامل برآمدگی‌های مختلف از صنایع دستی مختلف است.

مثال:

Her collection includes various nubas from different crafts.

معنی فارسی کلمه nubas

: معنی nubas به فارسی

نوعی اصطلاح که به برآمدگی‌ها یا ویژگی‌های خاص اشیاء اشاره دارد.