معنی فارسی nuisancer

B1

کسی یا چیزی که باعث زحمت و آزار دیگران می‌شود.

A person or thing that causes inconvenience or annoyance.

example
معنی(example):

موسیقی بلند واقعاً در این محله ساکت مزاحمت ایجاد کرد.

مثال:

The loud music was a real nuisancer in the quiet neighborhood.

معنی(example):

شکایت‌های مداوم او برای همه اطرافیانش مزاحمت شد.

مثال:

His constant complaints became a nuisancer for everyone around him.

معنی فارسی کلمه nuisancer

: معنی nuisancer به فارسی

کسی یا چیزی که باعث زحمت و آزار دیگران می‌شود.