معنی فارسی nymphine
B2اصطلاحی برای توصیف زیبایی ظریف، جادویی و زنانگی که به نوعی به مخلوقات افسانهای شبیه است.
Relating to the qualities or characteristics of a nymph; ethereal and enchanting beauty.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عطر نایمفین آنها جادوگر بود.
مثال:
The nymphine essence of the perfume was enchanting.
معنی(example):
او زیبایی نایمفین را به تصویر کشید که همه را مجذوب کرد.
مثال:
She portrayed a nymphine beauty that captivated everyone.
معنی فارسی کلمه nymphine
:
اصطلاحی برای توصیف زیبایی ظریف، جادویی و زنانگی که به نوعی به مخلوقات افسانهای شبیه است.