معنی فارسی nymphid

B1

گونه‌هایی از نیمتاج‌ها که در اکوسیستم‌های آبی وجود دارند.

Relating to or belonging to nymphs, often used in biological contexts.

example
معنی(example):

گونه‌های نیمتاجی برای زنجیره‌های غذایی آبی حیاتی هستند.

مثال:

The nymphid species are crucial for aquatic food chains.

معنی(example):

دانشمندان چندین گونه جدید نیمتاجی را در دریاچه کشف کردند.

مثال:

Scientists discovered several new nymphid species in the lake.

معنی فارسی کلمه nymphid

: معنی nymphid به فارسی

گونه‌هایی از نیمتاج‌ها که در اکوسیستم‌های آبی وجود دارند.