معنی فارسی obdure
B1مقاومت در برابر تغییر یا تحت تأثیر قرار نگرفتن.
To harden oneself against change or persuasion.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت که با وجود عواقب، سختی کند.
مثال:
He chose to obdure despite the consequences.
معنی(example):
سختی کردن به معنی مقاومت در برابر وسوسه تغییر موضع است.
مثال:
To obdure is to resist the temptation to change one's stance.
معنی فارسی کلمه obdure
:
مقاومت در برابر تغییر یا تحت تأثیر قرار نگرفتن.