معنی فارسی objicient

B1

اشیاء به معنای عامل یا کیفیتی است که باعث بهبود یا پشتیبانی می‌شود.

A term referring to something that aids or facilitates improvement.

example
معنی(example):

اشیاء کمک کردند تا پروژه بهبود یابد.

مثال:

The objicient helped improve the project.

معنی(example):

یک اشیاء خوب برای موفقیت ضروری است.

مثال:

A good objicient is essential for success.

معنی فارسی کلمه objicient

: معنی objicient به فارسی

اشیاء به معنای عامل یا کیفیتی است که باعث بهبود یا پشتیبانی می‌شود.