معنی فارسی oblongatal

B1

ابرنگ‌تالی، شکلی کشیده و بیضی که در آن طول بیشتر از عرض است.

Having an elongated shape, longer than it is wide.

example
معنی(example):

شکل ابرنگ‌تالی برای یک برگ غیرمعمول بود.

مثال:

The oblongatal shape was unusual for a leaf.

معنی(example):

ما الگوهای ابرنگ‌تالی را در طبیعت بررسی کردیم.

مثال:

We studied the oblongatal patterns in nature.

معنی فارسی کلمه oblongatal

: معنی oblongatal به فارسی

ابرنگ‌تالی، شکلی کشیده و بیضی که در آن طول بیشتر از عرض است.