معنی فارسی obreptitiously

B1

به طور فریبنده، با استفاده از سبکی پنهان و فریب‌آمیز.

In a deceptive or sneaky manner.

example
معنی(example):

او به طور فریبنده‌ای درباره گذشته‌اش صحبت کرد.

مثال:

She spoke obreptitiously when asked about her past.

معنی(example):

او به طور فریبنده‌ای از بحث کنار رفت.

مثال:

He obreptitiously slipped away from the discussion.

معنی فارسی کلمه obreptitiously

: معنی obreptitiously به فارسی

به طور فریبنده، با استفاده از سبکی پنهان و فریب‌آمیز.