معنی فارسی obsidian
B2 /əbˈsɪd.i.ən/اوبسیدن، شیشهای طبیعی است که از سرد شدن سریع ماگما در اثر فوران آتشفشان تشکیل میشود.
A volcanic glass that is dark and typically shiny, formed from rapidly cooled lava.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A type of black glass produced by volcanoes.
adjective
معنی(adjective):
Black
example
معنی(example):
اوبسیدن، شیشهای آتشفشانی است که به طور طبیعی ایجاد میشود و برای ساخت ابزار و جواهرات استفاده میشود.
مثال:
Obsidian is a naturally occurring volcanic glass used for making tools and ornaments.
معنی(example):
لبههای تیز اوبسیدین آن را به مادهای مطلوب برای ابزار برش تبدیل میکند.
مثال:
The sharp edges of obsidian make it a preferred material for cutting tools.
معنی فارسی کلمه obsidian
:
اوبسیدن، شیشهای طبیعی است که از سرد شدن سریع ماگما در اثر فوران آتشفشان تشکیل میشود.