معنی فارسی obtainment
B1عمل یا فرآیند بهدست آوردن یا کسب چیزی.
The act of obtaining or acquiring something.
- NOUN
example
معنی(example):
دستیابی به تأیید یک گام مهم بود.
مثال:
The obtainment of approval was a significant step.
معنی(example):
فرایندهای دستیابی در مناطق مختلف متفاوت است.
مثال:
Obtainment processes vary by region.
معنی فارسی کلمه obtainment
:
عمل یا فرآیند بهدست آوردن یا کسب چیزی.