معنی فارسی obturation

B2

عمل پر کردن، مخصوصاً در زمینه دندان‌پزشکی، به معنای پر کردن فضای خالی یا حفره.

The act of filling or sealing an opening or cavity.

example
معنی(example):

دندان‌پزشک یک obturation برای پر کردن حفره انجام داد.

مثال:

The dentist performed an obturation to fill the cavity.

معنی(example):

Obturation در محکم کردن انتهای کانال ریشه ضروری است.

مثال:

Obturation is essential in sealing the end of the root canal.

معنی فارسی کلمه obturation

: معنی obturation به فارسی

عمل پر کردن، مخصوصاً در زمینه دندان‌پزشکی، به معنای پر کردن فضای خالی یا حفره.