معنی فارسی obturbinate

C1

به ساختارهای خاصی در آناتومی اشاره دارد که ممکن است به مسدود کردن یا تنوع شکل کمک کنند.

Referring to structures that are rounded or obstructive in shape.

example
معنی(example):

استخوان‌های obturbinate به حمایت از ساختار حفره بینی کمک می‌کنند.

مثال:

The obturbinate bones help support the structure of the nasal cavity.

معنی(example):

در آناتومی، ساختارهای obturbinate می‌توانند بر جریان هوا تأثیر بگذارند.

مثال:

In anatomy, obturbinate structures can influence air flow.

معنی فارسی کلمه obturbinate

: معنی obturbinate به فارسی

به ساختارهای خاصی در آناتومی اشاره دارد که ممکن است به مسدود کردن یا تنوع شکل کمک کنند.