معنی فارسی obumbrate
B1سایه انداختن، به معنای پوشاندن یا از بین بردن روشنی با سایه.
To overshadow or conceal something.
- VERB
example
معنی(example):
ابرها شروع به سایه افکندن بر روی خورشید کردند.
مثال:
The clouds began to obumbrate the sun.
معنی(example):
شاخههای درخت به باغ از نور شدید خورشید سایه انداختند.
مثال:
The tree's branches obumbrated the garden from the harsh sunlight.
معنی فارسی کلمه obumbrate
:
سایه انداختن، به معنای پوشاندن یا از بین بردن روشنی با سایه.