معنی فارسی obviable
B1قابل اجتناب، به معنای اینکه چیزی میتواند جلوگیری یا دوری از وقوع آن انجام گیرد.
Capable of being avoided or prevented.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حل مشکل با برنامهریزی دقیق قابل اجتناب است.
مثال:
The solution to the problem is obviable with careful planning.
معنی(example):
با اطلاعات درست، مانع قابل اجتناب است.
مثال:
With the right information, the obstacle can be obviable.
معنی فارسی کلمه obviable
:
قابل اجتناب، به معنای اینکه چیزی میتواند جلوگیری یا دوری از وقوع آن انجام گیرد.