معنی فارسی obviations

B1

اجتناب‌ها، مواردی که از وقوع یک مشکل یا جریان جلوگیری می‌کنند.

Instances of avoidance or prevention.

example
معنی(example):

چندین اجتناب در طرح وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود.

مثال:

There are several obviations in the plan that must be addressed.

معنی(example):

اجتناب‌های ذکر شده در گزارش نیاز به توجه فوری دارند.

مثال:

The obviations noted in the report require immediate attention.

معنی فارسی کلمه obviations

: معنی obviations به فارسی

اجتناب‌ها، مواردی که از وقوع یک مشکل یا جریان جلوگیری می‌کنند.