معنی فارسی occasionalistic
B1مربوط به یا مشخصکننده رفتار یا رویکردی که در آن فرد فقط به صورت گهگاهی در فعالیتها یا رویدادها شرکت میکند.
Relating to a tendency to participate only occasionally.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد گهگاهی او او را در انتخاب رویدادها بسیار گزینشی میسازد.
مثال:
His occasionalistic approach makes him very selective about events.
معنی(example):
یک ذهنیت گهگاهی ارزش تجربهها را بیشتر از تعداد آنها میداند.
مثال:
An occasionalistic mindset values quality over quantity in experiences.
معنی فارسی کلمه occasionalistic
:
مربوط به یا مشخصکننده رفتار یا رویکردی که در آن فرد فقط به صورت گهگاهی در فعالیتها یا رویدادها شرکت میکند.