معنی فارسی ocellary
B2اوسلاری، مربوط به یا دارای نقاط یا لکههای دایرهای شکل.
Relating to or having eye-like spots.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای اوسلاری روی بالهای پروانه شگفتانگیز است.
مثال:
The ocellary features on the butterfly’s wings are stunning.
معنی(example):
دانشمندان الگوهای اوسلاری را برای تحقیق بررسی کردند.
مثال:
Scientists examined the ocellary patterns for research.
معنی فارسی کلمه ocellary
:
اوسلاری، مربوط به یا دارای نقاط یا لکههای دایرهای شکل.