معنی فارسی ocellation

B2

اوسله‌گذاری، فرآیند یا ویژگی ایجاد نقاط دایره‌ای بر روی سطحی.

The arrangement or occurrence of eye-like spots on an organism.

example
معنی(example):

اوسله‌گذاری روی پرهای طاووس خیره‌کننده است.

مثال:

The ocellation on the peacock’s feathers is breathtaking.

معنی(example):

اوسله‌گذاری به برخی از حیوانات استتار می‌دهد.

مثال:

Ocellation provides camouflage to certain animals.

معنی فارسی کلمه ocellation

: معنی ocellation به فارسی

اوسله‌گذاری، فرآیند یا ویژگی ایجاد نقاط دایره‌ای بر روی سطحی.