معنی فارسی ocellate
B2اوسلته، به معنای وجود یا داشتن نقاط دایرهای.
Having eye-like spots; marked with spots resembling eyes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهی الگوی اوسلتهای روی بدنش داشت.
مثال:
The fish had an ocellate pattern on its body.
معنی(example):
برخی از خزندگان به داشتن نشانههای اوسلته معروف هستند.
مثال:
Some reptiles are known to have ocellate markings.
معنی فارسی کلمه ocellate
:
اوسلته، به معنای وجود یا داشتن نقاط دایرهای.