معنی فارسی ocularly
B1به صورت بصری و در ارتباط با چشم و بینایی.
In relation to the eyes; visually.
- ADVERB
example
معنی(example):
او نقاشی را به طور بصری از زوایای مختلف بررسی کرد.
مثال:
She examined the painting ocularly from different angles.
معنی(example):
درک بصری هنر میتواند قدردانی را افزایش دهد.
مثال:
Ocularly perceiving art can enhance appreciation.
معنی فارسی کلمه ocularly
:
به صورت بصری و در ارتباط با چشم و بینایی.