معنی فارسی oculated

B1

اوکوله شده به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک عمل دیداری یا بصری بر روی چیزی اعمال شده است.

Having undergone a procedure or action related to viewing or visual enhancement.

example
معنی(example):

گیاهان اوکوله شده تحت نظارت دقیق رشد کردند.

مثال:

The oculated plants thrived under careful observation.

معنی(example):

پس از اوکوله شدن، نمونه‌ها نتایج بهتری نشان دادند.

مثال:

After being oculated, the samples showed better results.

معنی فارسی کلمه oculated

: معنی oculated به فارسی

اوکوله شده به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک عمل دیداری یا بصری بر روی چیزی اعمال شده است.