معنی فارسی of mark
B2دارای اهمیت یا ارزش، شناخته شده و معتبر.
Noteworthy; significant in a particular field.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او هنرمندی با علامت است که به خاطر سبک منحصر به فردش شناخته میشود.
مثال:
She is an artist of mark, known for her unique style.
معنی(example):
مشارکتهای او در علم، با علامت است.
مثال:
His contributions to science are of mark.
معنی فارسی کلمه of mark
:
دارای اهمیت یا ارزش، شناخته شده و معتبر.