معنی فارسی off target
B2عبارتی که به معنای عدم تطابق یا نرسیدن به هدف مطلوب است.
Indicating that something is not aligned with the intended goal or objective.
- IDIOM
example
معنی(example):
اهداف تیم برای پروژه خارج از هدف بود.
مثال:
The team's goals for the project were off target.
معنی(example):
اظهارات او خارج از هدف بود و به موضوع اصلی نپرداخت.
مثال:
His remarks were off target and did not address the issue at hand.
معنی فارسی کلمه off target
:
عبارتی که به معنای عدم تطابق یا نرسیدن به هدف مطلوب است.