معنی فارسی off the air
B2عبارتی که به معنای قطع پخش یک برنامه تلویزیونی یا رادیویی است.
Referring to a broadcast that is not currently being transmitted.
- IDIOM
example
معنی(example):
برنامه به دلیل تعطیلات تابستانی از روی آنتن رفته است.
مثال:
The show is off the air for the summer break.
معنی(example):
ایستگاه رادیویی هر شب در نیمه شب از پخش خارج میشود.
مثال:
The radio station goes off the air every night at midnight.
معنی فارسی کلمه off the air
:
عبارتی که به معنای قطع پخش یک برنامه تلویزیونی یا رادیویی است.