معنی فارسی off the wagon

B2

به وضعیتی اشاره دارد که شخصی که به دلیل اعتیاد از مصرف مواد یا الکل پرهیز کرده، دوباره به مصرف آن بازمی‌گردد.

To relapse into drinking or using drugs after a period of abstinence.

example
معنی(example):

بعد از یک سال عدم مصرف، او شب گذشته از خط خارج شد.

مثال:

After a year of sobriety, he fell off the wagon last night.

معنی(example):

بسیاری از افراد پس از تلاش برای ترک نوشیدنی دچار مشکل می‌شوند.

مثال:

Many people struggle to stay on the wagon after trying to quit drinking.

معنی فارسی کلمه off the wagon

: معنی off the wagon به فارسی

به وضعیتی اشاره دارد که شخصی که به دلیل اعتیاد از مصرف مواد یا الکل پرهیز کرده، دوباره به مصرف آن بازمی‌گردد.