معنی فارسی off year
B1سال یا دورهای که در آن نتایج یا عملکردها کمتر از حد متوسط یا انتظارات معمول هستند.
A year marked by below-average performance or results.
- NOUN
example
معنی(example):
این فصل سال برای تیم ورزشی ما یک سال نامناسب بوده است.
مثال:
This season has been an off year for our sports team.
معنی(example):
سال گذشته یک سال نامناسب برای سود شرکت بود.
مثال:
Last year was an off year for the company’s profits.
معنی فارسی کلمه off year
:
سال یا دورهای که در آن نتایج یا عملکردها کمتر از حد متوسط یا انتظارات معمول هستند.