معنی فارسی ofgem

B2

سازمان تنظیم مقررات برق و گاز در بریتانیا که مسئولیت نظارت بر بازارهای انرژی را بر عهده دارد.

The Office of Gas and Electricity Markets, the regulator for the electricity and gas markets in Great Britain.

example
معنی(example):

آفجم بازارهای برق و گاز را در بریتانیا تنظیم می‌کند.

مثال:

Ofgem regulates the electricity and gas markets in the UK.

معنی(example):

بسیاری از سیاست‌ها توسط آفجم برای حفاظت از مصرف کنندگان اجرا می‌شوند.

مثال:

Many policies are implemented by Ofgem to protect consumers.

معنی فارسی کلمه ofgem

: معنی ofgem به فارسی

سازمان تنظیم مقررات برق و گاز در بریتانیا که مسئولیت نظارت بر بازارهای انرژی را بر عهده دارد.