معنی فارسی off-world

B2

خارج از زمین، به مکان‌هایی اشاره دارد که در سیارات یا ماه‌های دیگر قرار دارند و به طور مستقیم به زمین وابسته نیستند.

Pertaining to locations or activities that occur outside of Earth.

adjective
معنی(adjective):

Not on Earth.

مثال:

She invested in an offworld mining company.

adverb
معنی(adverb):

Away from Earth.

مثال:

The would-be astronauts had not been offworld yet.

example
معنی(example):

فضانوردان یک مستعمره خارج از زمین را در مریخ کاوش کردند.

مثال:

The astronauts explored an off-world colony on Mars.

معنی(example):

در فیلم، آنها به یک مقصد خارج از زمین سفر می‌کنند.

مثال:

In the movie, they travel to an off-world destination.

معنی فارسی کلمه off-world

: معنی off-world به فارسی

خارج از زمین، به مکان‌هایی اشاره دارد که در سیارات یا ماه‌های دیگر قرار دارند و به طور مستقیم به زمین وابسته نیستند.