معنی فارسی off-shored
B1به عملی اشاره دارد که در آن یک فعالیت تجاری به خارج از کشور منتقل میشود.
Having relocated a business process or service to a foreign country.
- VERB
example
معنی(example):
تیم پشتیبانی شرکت به هند منتقل شده است.
مثال:
The company's support team has been off-shored to India.
معنی(example):
بسیاری از مشاغل در سالهای اخیر به خارج منتقل شدهاند.
مثال:
Many jobs have been off-shored in recent years.
معنی فارسی کلمه off-shored
:
به عملی اشاره دارد که در آن یک فعالیت تجاری به خارج از کشور منتقل میشود.